کو کو ?!....
حالا که رفته ای...
پرنده ای آمده است،
در حوالی همین باغ رو به رو
.... هیچ نمیخواهد،،،
فقط میگوید:کو کو؟!؟....
نظرات شما عزیزان:
قایقی کاغذی میسازم و به آب می اندازم میخواهم سوار بر زورق کاغذی ام به سوی تو بیایم ازراه رودی که از چشمه ی چشمان من به دریای دل تو میریزد
حالا که رفته ای...
پرنده ای آمده است،
در حوالی همین باغ رو به رو
.... هیچ نمیخواهد،،،
فقط میگوید:کو کو؟!؟....
نظرات شما عزیزان:
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 256
بازدید کل : 52588
تعداد مطالب : 402
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1